میدانستی عزیزِ دل، تو برایم همانی که باید، درست تر اینکه، همان اندازه که باید دوستم داری، مواظبمی و رهایم نمیکنی، تو دقیقا همانی، همان که باید سر روی شانه هایت بگذارم، همانی که باید دستانم را دور گردنت حلقه بزنم، همانی که گونه هایم را نوازش میکنی، همانی که گاه، بی گاه، بر پیشانی ام بوسه می نشانی، تو چقدر خوبی! تو چقدر خوب میفهمی! اصلا میدانم که تو نبات را همینطوری خودخواه و بدجنس پذیرفته ای، خودت میدانی از چه میگویم! تو مرا همینطوری دوست داری، همینطوری که قهر میکنم، همینطوری که غر میزنم، دل میشکنم، تو مرا همینطوری به آغوش میگیری و مدام تکرار میکنی که دوستم داری، اصلا یک چیزی، چطور میتوانی تا این اندازه خوب باشی؟ آخر مهربانی تا کجا؟ اصلا مگر میشود! تو تمام معادله ها رو بهم میزنی، تو تمام محالات را ممکن میکنی، جانِ من، نگذار دستانم از لمس دستانت جا بماند، نگذار غیر تو را صدا کنم، نگذار غیر تو را به آغوش بگیرم، جانِ من، که در این لحظه، تو مرا هم جانی، هم جهانی، مگذار لحظه ای یادت را فراموش کنم، من که میدانم، تو مرا همینطوری که هستم پذیرفته ای و دوستم داری،میدانی، در این لحظه، خودم را به تو میسپارم، پس مرا بساز، که تو چه خوب خدایی هستی. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ با لینک مستقیم چسب برق خاورمیانه هنر نو بلوچ الف علمی آموزشی اشیانه خنده خرید فورش قیمت مرغ کرک در اربیل عراق سایت لوازم خانگی arian45dew Web