من میتوانم تمامِ مردم شهر را دوست داشته باشم، چون معتقدم که آدم ها هیچکدامشان بد نیستند؛ فقط با هم فرق دارند.
میتوانم صمیمانه و از تهِ دلم برای همهشان، فارغ از هر جنسیت و سن و نژادی، خوب بخواهم.
گاهی حتی به سرم میزند کار و زندگیام را گوشهای رها کنم، دلم را به خیابان بزنم و فکری برای دلهای گرفته از روزگار و بغضهای فروخوردهشان کنم. هرچند میدانم که شاید زورِ مشکلات و دردهایشان بیشتر از من باشد، یا اینکه تنهایی کاری از پیش نخواهم برد.
اما بازهم به معجزهی امید و عشق، ایمان دارم .
من با چشمانِ خودم دیدهام که کاکتوسها، گل میدهند .
من ایمان دارم؛
ایمان دارم که روزی همه چیز، درست خواهد شد.
درباره این سایت